بانــــوی بهــــــار

بانــــوی بهــــــار

اشعار دلنشین و خودمونی
بانــــوی بهــــــار

بانــــوی بهــــــار

اشعار دلنشین و خودمونی

بازگرد ای خاطرات کودکی....

 


بازگرد ای خاطرات کودکی   بر سوار اسبهای چوبکی

خاطرات کودکی زیباترند     یادگاران کهن ماناترند

 

درسهای سال اول ساده بود    آب را بابا به سارا داده بود

درس پند آموز روباه و خروس    روبه مکارو دزد و چاپلوس

 

روز مهمانی کوکب خانم است   سفره پر از بوی نان گندم است

کاکلی گنجشککی باهوش بود    فیل نادانی برایش موش بود

 

باوجود سوز و سرمای شدید    ریزعلی پیراهن از تن می درید

تا درون نیمکت جا می شدیم    ما پر از تصمیم کبری می شدیم

 

پاک کن هایی ز پاکی داشتیم   یک تراش سرخ لاکی داشتیم

کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت   دوشمان از حلقه هایش درد داشت

 

گرمی دستانمان از آه بود    برگ دفترها به رنگ کاه بود

همکلاسی های درد و رنج و کار   بچه های جامه های وصله دار

 

بچه های دکه سیگار سرد   کودکان کوچک اما مرد مرد

کاش هرگز زنگ تفریحی نبود  جمع بودن بود و تفریقی نبود

 

کاش می شد باز کوچک می شدیم   لااقل یک روز کودک می شدیم

یاد آن آموزگار ساده پوش       یاد آن گچ ها که بودش روی دوش

 

ای معلم نام و هم یادت بخیر       یاد درس آب و بابایت بخیر

ای دبستانی ترین احساس من   بازگرد این مشق ها را خط بزن

 

نظرات 4 + ارسال نظر
رضا یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 ساعت 14:46

هوایی شدم الهه خانم چه دوران خوبیه و آدم قدرشو نمی دونه

درسته...واقعا دوران خوبیه، که یکبار توی زندگی هرکسی اتفاق می افته،کاش همه قدر این دوره رو بدونن

آلبا جمعه 25 اردیبهشت 1394 ساعت 22:01 http://analia66.mihanblog.com/

سلام عزیزم

عیدت مبارک

سلام دوست خوبم، عید شما هم مباااارک

شهاب الدین جمعه 25 اردیبهشت 1394 ساعت 11:59

ﭼﻪ ﺍﻳﺪﻩ ﺑﺪﻱ ﺑﻮﺩﻩ، ﺩﺍﻳﺮﻩ ﺍﻱ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺳﺎﻋﺖ!
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻴﮑﻨﻲ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻓﺮﺻﺖ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻫﺴﺖ...
اما ﺳﺎﻋﺖ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ؛ ﺯﻣﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﻳﮏ ﺩﺍﻳﺮﻩ ﻧﻤﻲ ﭼﺮﺧﺪ!
ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺧﻄﻲ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻣﻲ ﺩﻭﺩ
ﻭ ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ،
ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ،
ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﻴﮕﺮﺩﺩ...
ﺍﻳﺪﻩ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺩﺍﻳﺮﻩ، ﺍﻳﺪﻩ ﺟﺎﺩﻭﮔﺮﻱ ﻓﺮﻳﺒﮑﺎﺭ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ!
ﺳﺎﻋﺖ ﺧﻮﺏ، ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﻲ ﺍﺳﺖ!
ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻳﺎﺩﺁﻭﺭﻱ ﻣﻴﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺍﻱ ﮐﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﻲ ﮔﺮﺩﺩ.....

" احمد شاملو "

بسیاااار زیباااا...خیلی متشکر از نظر زیباتون

کبری^_^ پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1394 ساعت 17:30 http://tasmime-kobraa.samenblog.com/

اشکمون در اومد...:)))
خیلی اون موقع ها رو دوست دارم..

(کبری هم که داشت! عالی بود...)

واقعاااا یادش به خیر،منم همینطور
صد در صد به خاطر داشتن کبری عالی بود

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.